از گوشه و کنار سلطانی(1)

در ادامه سری اول از تصاویر گوشه و کنار روستا به همراه توضیحی در باره هر مکان را مشاهده می کنید . هر چند بعضی مکانها دچار تغییرات شده اند .

کل روغنی در تپه های نزدیک روستای سلطانی هست (بالاتر از کلاته رضا) که از قدیم به این نام مشهور بوده

طبق گفته های بزرگان روستا
در قدیم مهم ترین و گرون ترین دست آورد روستاهای اون منطقه روغن زرد بوده و غارتگران وقتی به روستا حمله میکردن روغن ها رو میدزدیدن.
احتمالا مدتی قبل از اینکه غارتگران به روستا برسن مردم متوجه میشدن و روغن هاشون رو به اون مکان میبردن و قایم میکردن.
کل روغنی در طول سالها دست نخورده باقی بوده ولی دریکی دو سال اخیر فرد یا افرادی برای پیدا کردن گنج 😂😜 داخل کل روغنی را حفر کردن ولی همچنان شکل ظاهری کل روغنی حفظ شده است
پایی: پایی که قدیم محل شستو شوی لباس بوده و خانم های روستا معمولا از این مکان برای شستن لباس استفاده میکردن. همچنین کاربرد دیگر این مکان حمام گرفتن بوده به دلیل عبور آب قنات از داخل پایی و عدم لوله کشی آب در روستا مکانی مناسب و خوب بوده که اهالی روستا برای حمام از این مکان استفاده کنند. همچنید در قدیم از این مکان برای شستن داماد ها استفاده میشد . روز عروسی داماد را به حمام میبردن و اهالی روستا بیرون پایی منتظر خروج داماد می نشستند و بعد شستن ، لباس دامادی را بر داماد پوشانده و از پایی خارج می کردند و یا بردوش یا پیاده تا محل برگزاری مراسم عروسی با دایره و بیت خوانی مشایعت می کردند .
اما با لوله کشی روستا و حمام دار شدن خانه ها دیگر نیازی به این مکان نبوده و اکنون پایی تبدیل شده به غسالخانه روستا.
کاریز سلطانی:
کاریز روستا مکانی برای برداشت آب بوده و آبش از قنات تامین می شده . خیلی از خانم های روستا هنگام غروب برای برداشت آب گرد کاریز جمع می شدن و به کار اصلی خود می پرداختن ( غیبت )😂😜و همگی خاطره دارن از این دورهمی ها. هرچند در سالهای مختلف کم آب ، پر آب و حتی خشک شده ولی اکنون با لوله ای که از بالای روستا داخلش کشیدن مقدار کمی آب ولی گوارا داره که آب شرب روستا ، باغ و گوسفندان را تامین میکنه.

ممنون از اینکه وقت گذاشتید و مطالعه کردید.

عزیزان در مورد هر یک از این مکان ها یا مطالب نظری یا خاطره ای دارید لطفا در نظرات همین پست بنویسید

۱۵ دیدگاه در “از گوشه و کنار سلطانی(1)”

  • Sara آگوست 16, 2019 پاسخ

    گنج😄😄😄جالب شد منم باید به کل روغنی سر بزنم

    • Ahani آگوست 23, 2019 پاسخ

      گشتن نبوده ،نگرد نیست

  • Sara آگوست 16, 2019 پاسخ

    کاریزش که از قدیما خاطره ای ندارم 😊

  • Sara آگوست 16, 2019 پاسخ

    از پایی خاطره دارم یادمه شلوغ میشد همه واسه لباس شستن میامدن😊البته من که کوچکتر از اون بودم که لباس بشورم نمیدونم چرا خاطره های زیادی دارم😂😂یکیش اینه زبون زرگری اونجا فهمیدم وجود داره یاد گرفتم😂😂

  • Sara آگوست 16, 2019 پاسخ

    فقط یه سوال بزرگان از کجا متوجه میشدن که غارتگرا دارن میان😕😕😕

  • ehsan آگوست 17, 2019 پاسخ

    آخرین دامادی که یادم میاد در پایی حمام دامادیش رو من دیدم آقای رضا دهقانی بود. بعدش اگه کسی داماد شده در روستا، من نبودم و نمی دونم. اگه کسی در این موردها خاطره ای یا مطلبی داره بذاره

    • Sara آگوست 17, 2019 پاسخ

      چ جالب مگه دامادو تو پایی میشستن😮😮

    • soltan آگوست 17, 2019 پاسخ

      با سلام ممنون از توجهتون این مورد داماد فراموش شده بود که متن را ویرایش خواهیم کرد

      • Sara آگوست 17, 2019 پاسخ

        حالا که میخایین مطلبشو بذارین یه سوال برام پیش اومده لطفا جواب اونم بذارید عایا دامادو هم با لتک میشستن😆😆😆

        • soltan آگوست 18, 2019 پاسخ

          فکر کنم شستن داماد چیزی بدتر از لتک بوده

        • Sara آگوست 19, 2019 پاسخ

          خخخخ

  • S_Ahani آگوست 17, 2019 پاسخ

    استخر هم میذاشتی تا خاطره بگیم.
    با اینا خاطره ندارم😐

    • soltan آگوست 18, 2019 پاسخ

      این سری اول بود در سری های بعدی خواهیم گذاشت

      • Sara آگوست 20, 2019 پاسخ

        در سری بعدی قله علی فراموش نشود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *